ظرفیت پایین دولت‌ها در ایران

محمد هدایتی- برای ارزیابی توان دولت‌ها غالبا از مفهوم ظرفیت استفاده می‌شود. این مفهوم می‌کوشد تا وضعیت و توانایی دولت‌ها در عرصه‌های مختلف را بررسی کند. بیایید کمی با این شاخص درباره دولت در ایران بیندیشیم. یکی از ابعاد ظرفیت دولت، ظرفیت استخراجی است که غالبا با توان دولت در پیاده‌سازی یک نظام مالیاتی درست سنجیده می‌شود. در اینجا از این صحبت می‌شود که درآمدهای مالیاتی چقدر است و تا چه حد بخش‌ها و بنگاه‌های مختلف زیر نفوذ مالیاتی دولت وارد می‌شوند. در غالب کشورها مالیات منبع اصلی درآمد دولت محسوب می‌شود. استدلال می‌شود که نظام مالیاتی درست و شفاف پیامدهای بسیار اقتصادی و سیاسی دارد. بر مبنای این شاخص دولت در ایران ظرفیت بسیار نا‌چیزی دارد و تلاش‌های چند‌دهه‌ای دولت‌ها، به بهبود معنادار وضعیت نینجامیده است. بر مبنای آمار 40 درصد اقتصاد کشور معاف از مالیات است، بسیاری از نهادها‌ که سهم بزرگی از کیک اقتصاد دارند، مالیات نمی‌دهند. سهم مالیات از تولید ناخالص داخلی در ایران کمتر از 10 درصد است که در قیاس با بسیاری از کشورها رقم بسیار پایینی محسوب می‌شود. بعد دیگر ظرفیت دولت ناظر بر مناسبات و ترتیبات سیاسی است؛ اینکه دولت تا چه حد شمولیت دارد، تا چه حد صداهای مختلف در آن پژواک دارند و تا چه حد نماینده علایق مختلف اجتماعی است، اموری که می‌توان ذیل فرآیندهای دموکراتیک آنها را طبقه‌بندی کرد. می‌دانیم که دولت در ایران، دولتی فراگیر نیست و در شاخص‌های دموکراسی وضعیت مطلوبی ندارد. برخی گروه‌ها به بازی‌های سیاسی راه داده نمی‌شوند، برخی صداها شنیده نمی‌شود و فرآیندهای چرخش قدرت چندان دموکراتیک نیست.مساله دیگر این است که دولت تا چه حد می‌تواند قواعد و سیاست‌های مورد نظرش را عملیاتی کند. این مساله ناظر است بر ظرفیت اجرای دولت. برای مثال دولت می‌خواهد از برخی نهادها و ارگان‌ها مالیات بگیرد، به لحاظ علمی و کارشناسی این ضرورت را مستدل می‌کند‌ اما در مرحله عمل نمی‌تواند. نیروهایی مانع می‌شوند‌ یا اینکه دولت، به درست یا به غلط، خواهان افزایش قیمت حامل‌های انرژی است. استدلال می‌کند که برای جبران کسری بودجه‌اش این کار الزامی است‌ و چنین سیاستی رونق اقتصادی ایجاد می‌کند. می‌شود درباره چرایی این برنامه بحث کرد. مساله اما این است که در مرحله عمل دولت قادر به اجرا نیست و در برابر فشار عقب می‌نشیند. می‌بینیم که دولت در ایران در عرصه‌های مختلف از اعمال قواعد و سیاست‌هایی که درست می‌داند در‌می‌ماند.یک وجه دیگر ظرفیت دولت، توانایی دولت در انحصار خشونت است و تامین امنیت. دولت‌ها در ایران بیش از هر چیزی، بر تقویت این ظرفیت تاکید کرده‌اند.اصلاحات معطوف به توسعه اساسا ناظر بر افزایش این ظرفیت‌هاست. معطوف به دولتی است که توانایی استخراج منابع و تخصیص درست آنها را داشته باشد؛ دولتی که بتواند تولید ثروت کند. معطوف است به ساختن دولتی فراگیر، دولتی که نماینده صداهای مختلف جامعه یا حداقل اکثریت آنها باشد؛ دولتی که سیاست‌های درست را تصویب کند و به اجرا برساند. دولت‌ها در ایران فاقد این سه بعد اصلی ظرفیت دولت هستند. در نتیجه ظرفیت پایین، وارد چرخه‌های ناکامی و توسعه‌نیافتگی شده‌اند. در مقابل بیش از اندازه بر بعد امنیتی ظرفیت دولت تاکید کرده‌اند؛ تاکید بسیاری که به بهای تضعیف دیگر ابعاد تمام شده است.
hedayati.mohammad@yahoo.com
سایر اخبار این روزنامه